English

ابهاماتی در باب درهم‌کنش سه نهاد زیر مجموعه‌ی وزارت ارشاد

آرشیو خبر بازدید: 1794 کد مطلب: 5610  
اقدام مبهم به ادغام مبهم؛

ابهاماتی در باب درهم‌کنش سه نهاد زیر مجموعه‌ی وزارت ارشاد

ابوالقاسم شهلایی مقدم
درپی اقدام معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در ادغام سه زیر مجموعه ی سازمانی خود(موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران،خانه کتاب و بنیاد ادبیات داستانی) ابوالقاسم شهلایی، ناشر پیشکسوت و فعال رسانه ای طی یادداشتی به این اقدام واکنش نشان داد.
۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۲ خرداد ساعت 16:47

 


در باب ادغام اخیر سه نهاد زیرمجموعه‌ی وزارت ارشاد، خصوصا انحلال خانه‌ی کتاب،  هیچگاه توضیح کافی توسط مقامات رسمی داده نشده است. ظاهرا اهل فن، خارج از مجموعه‌ی وزارتخانه و اجزای آن، جز از طریق اخبار رسانه‌ای در جریان قرار نگرفتند، فواید ادغام تشریح و معایب آن بررسی نشد، روشن نشد با اقدام به ادغام، قرار است کدام خلأها پر و کدام افق‌ها فتح گردد. چشم‌انداز چیست و کدام استراتژی چنین تاکتیکی را می‌طلبیده است. 

به نظر می‌رسد اتحادیه‌ی ناشران‌ نیز، به‌عنوان متولی اصلی نشر کشور، که به هر حال، با اصحاب حل و عقد و مدیران نشر کشور در رابطه‌ی نهادی مستقیم یا غیر مستقیم است، نه چندان در جریان تصمیم‌سازی بوده  و نه چندان در پروسه‌ی تصمیم‌گیری؛ اگر هم در جریان بوده، توضیحی از ماوقع این ادغام نداده است؛ نه حمایت کرده، نه مخالفت؛ حال‌‌که خانه‌ی کتاب، نهاد مهمی در رابطه‌ی وزارت ارشاد با ناشران و خصوصا و در سال‌های اخیر، با کتابفروشان عزیز بوده است و سرنوشت آن، در وضعیت زنجیره‌ی نشر، بی‌تأثیر نیست.

این‌که وظایف مؤسسه‌ی جدید چه خواهد بود و اصولا چگونه نهادی است، سرمایه‌ی تجربی و انباشت دانایی خانه‌ی کتاب که به مرور زمان و با سعی و خطای بسیار به دست آمده چه خواهد شد، وضعیت بودجه‌اش چه می‌شود، و...  در هاله‌ای از ابهام است. اگر برای مجریان رسمی روشن است برای اصحاب قلم و نشر روشن نیست. 

خانه‌ی کتاب تقریبا تنها نهاد رسمی رابط نشر با سازمان مالیاتی است (مگر در موارد خاص که تأییدیه‌های وزارتخانه مورد نیاز است یا توافق‌هایی که باید مسئولان رسمی وزارت ارشاد با سازمان مالیاتی انجام دهند)، تکلیف نهاد جایگزین چه می‌شود؟ پرسش‌هایی از این دست، پاسخ‌هایی روشن و مشخص می‌طلبد.

ایضا، وضعیت مؤسسه‌ی نمایشگاه‌های فرهنگی چه می‌شود؟ مؤسسه‌ای که اینک به نظر می‌رسد فربه و فربه‌تر شده و از مسمای خود هم خارج گشته است، به‌نحوی‌‌که ظاهرا باید پوست بیندازد و نام عوض کند، نامی که همه‌ی محتوایش را دربرگیرد. 

این مؤسسه، در زمانی که یکه و منفرد و صرفا یک نهاد بود، در باب عملکردش، مورد انتقاد کسانی، از جمله خود اینجانب، خصوصا در دوران‌ برخی مدیریت‌های اسبق بود، و هنگامی که کم‌کم به سمت اصلاح و بهبود و انطباق بر وظایف ذاتی و تعریف شده‌اش می‌رفت، با اقدام به این ادغام، باز وضعیتی مبهم و نامشخص‌تر از قبل یافت.

خانه‌ی کتاب نیز، با این‌که در گذشته و حال، از انتقاد ناشران و کتابفروشان برخوردار بوده و هست، اما به نظر می‌رسید، با همان آزمون‌و‌خطایی که عرض کردم، حرکت رو به جلویی را در پیش گرفته بود و هم به لحاظ کیفی و محتوایی در نظر، و هم به لحاظ صوری و بوروکراتیک در عمل، در حال خودپالایی بود. پس علت انحلالش چیست و چه مصلحت راجحی برای آن، مدنظر بوده است؟

و سرانجام می‌رسیم به ادبیات، که همواره، مظلوم‌ترین بخش فرهنگ است؛ این که نسبت بنیاد شعر و ادبیات داستانی با مؤسسه‌ی نمایشگاه‌های فرهنگی چیست و انحلال آن و ادغامش در آن‌ دو دیگر، به چه معناست، حدیث دیگری است با شأن نزولی نامشخص، و چه بسا، با همین سیاق بی‌سیاقی، مؤسسات دیگری را هم می‌شد در این هر سه ادغام کرد و کوچک‌سازی نمود؛ البته چابک‌سازی را نتیجه، در گذر زمان، معلوم می‌کند. 

در این مرحله، خیلی نیازی به ذکر جزئیات بیشتر نمی‌بینم و امیدوارم مسئولان رسمی معاونت محترم فرهنگی، از حرکتی که در سالیان اخیر در پیش گرفته‌اند، و آن، مشورت با اصحاب نشر و دخیل کردن ایشان در "روند تصمیم و اجرا"ست پا پس ننهند و در باب همین ادغام اخیر هم توضیحات قانع‌کننده و روشن ارائه دهند. 

اخبار مرتبط با این خبر


نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :