بنظر عجیب می آید، من هرگز خودم به عنوان یک مصرف کننده خدمات چاپ به این موضوع فکر نکرده بودم، تا زمانی که در کنار چاپخانه داران، ارائه دهندگان خدمات و افراد این صنعت وقت گذراندم. گمان می کنم که این یک راه آسان برای جمع کردن همه ی ماست. با اینکه چگونگی استفاده از خدمات چاپ تنها یک بخش از لیست طولانی من از مسئولیت ها به عنوان یک مدیر آژانس تبلیغات تولید،سوپروایزر،مدیر خدمات محصولات است.
به نظر من، سه نوع مصرف کننده خدمات چاپ وجود دارد: آژانسهای تبلیغاتی، کارگزاران (واسطه ها) و مسئولین تدارکات سازمانها(کارپردازان).
مصرف کنندگان آژانسها ی تبلیغاتی در بخش خلاق مجموعه کار می کنند و مسئولیت و نفوذ در ایجاد کار، از جمله توصیه فرآیندهای چاپ و کاغذ، معرفی چاپ و بازاریابی تکنولوژی جدید، کار با چاپخانه داران و تیمهای داخلی برای به دست آوردن بیشترین سروصدا برای چاپ... و چیزهایی از این قبیل است.
کارگزاران(واسطه ها) فقط وجود خارجی دارند. آنها در بین ارائه دهندگان خدمات و درخواست کنندگان سرویس می نشینند و برای تلاشهای خود کمیسیون دریافت می کنند.من کارگزارانی می شناسم که به طور فعال به مشتریان کمک می کنند وبه آنها مشخصات محصول یا توصیه هایی را ارائه می دهند. اما در تجربه ای که من داشتم آنها اغلب به دنبال سفارش گرفتن و کار کردن با تامینکنندگان هستند که بتوانند بیشترین کمیسیون را بگیرند.مشاهدات این را نشان می دهد ، البته نمی شود گفت که همه این گونهاند.
مسئولین تدارکات(کارپردازها) را هرجا که خریداران شرکت وجود دارند میتوانید بیابید. بعضی از آنها بسیار در زمینهی چاپ تحصیل کرده اند و برای شرکتهای بزرگ با قدرت خرید گسترده کار می کنند.
بقیه به معنای واقعی کلمه چاپ را می خرند یا لوازم اداری، و هر چیز دیگری که مورد نیاز است را تهیه می کنند. در این صورت، آنها ممکن است با کارگزاران کار کنند تا به آنها یاری برسانند، و یامشخصات "تایید شده" را به فروشندگان شرکت ها ارسال کنند و تصمیم بگیرند چه کسی براساس هزینه ها از آن استفاده کند.
اینجاست که طبقه بندی دوست داشتنی ما در هم تنیده می شود ... حالا وارد موجی از شرکت های مدیریت چاپ و مدیران چاپ آنها می شویم. آیا آنهاخریداران آژانس هستند؟ کارگزاران؟ تدارکات؟ یا ترکیبی از تمام اینها با برخی از شکلگیری شناور بر اساس نیازهای مشتری؟
من مطمئن نیستم افراد علاقهای به این موضوع دارند یا نه و اصلا می خواهند بدانند چه هستند و یا می خواهند جز کدام دسته طبقهبندی شوند. فقط چیزی که از آن مطمئنم این است که این مسئله ،موضوع جدیدی نیست.
اخیرا در گروه لینکدین من، بحثی دربارهی شرکتهای مدیریت چاپ بود که من به آرامی از این بحث کنار کشیدم بعد از اینکه به این نتیجه رسیدند که آژانس ها / برندها / بازاریابان اگر مجبور به پرداخت حقوق و مزایا به مدیران تولید چاپ نباشند ، می توانند بیشتر به چاپ بپردازند، من با خشم تایپ کردم که هیچ راهی سریعتر از این نبود که همه چیز چاپ را به هزینه ها ارتباط دهیم و هنرمندان این روند را حذف کنیم. اما مسائل بزرگتری در طول این بحث بوجود آمد که ممکن است برای شما نیز مهم باشد. چگونه شرکت های مدیرت چاپ می توانند حقوق و مزایای کارمندانشان را بپردازند و مشتریان چاپ خود را افزایش دهند؟و نهایتا چه کسی به قیمت تامین کنندگان، و کار با تامین کنندگانی که به آنها سود میرسانند، اهمیت میدهد؟
سال جدید زمان خوبی برای ارزیابی خریدارانی است که با آنها کار می کنید، و با تلاش آگاهانه به آنها کمک کنید که کارشان را نگه دارند!
روی سخنم با همه ی آن چاپخانه دارانی است که هر هفته زمانی را برای ارسال تعدادی اطلاعات آموزشی به مشتریانشان می گذارند و کمک می کنند که با آنها مرتبط بمانند و با هوشمندی چاپ انجام دهند.این موضوع فراتر از روابط یک ساختمان است.اینگونه جلو ضرر را می گیرید و این شامل :کاغذفروشان ، صحافان و محصولات نهایی نیز می شود.
نظر شما چیست؟ آیا شرکت های مدیریت چاپ به سادگی با عنوان جدید کارگزاران کار می کنند؟ آیا مزایایی برای چاپخانه داران از این طریق وجود دارد؟ آیا این روند جدید برای چاپ "خوب" است؟