English

انقلاب صنعتی چهارم چه معنی دارد و چگونه باید واکنش نشان داد؟

آرشیو خبر بازدید: 1857 کد مطلب: 3607  

انقلاب صنعتی چهارم چه معنی دارد و چگونه باید واکنش نشان داد؟

ایپینا
ما در آستانه آغاز یک انقلاب فناوری هستیم که به شکل اساسی نحوه زندگی، کار و ارتباط این ها با یکدیگر را تغییر می دهد. این تحول از نظر وسعت، ابعاد و پیچیدگی، چیزی است که انسان هرگز تا به حال تجربه نکرده است. ما هنوز نمی دانیم این تحول چگونه آشکار می شود، اما یک مساله مشخص است: واکنش ما نسبت به این قضیه باید یکپارچه و فراگیر باشد و همه افراد جامعه جهانی را شامل شود، از بخش های دولتی خصوصی گرفته تا آکادمی ها و جامعه های مدنی.
۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۳ فروردين ساعت 23:01

انقلاب صنعتی اول از نیروی آب و بخار برای مکانیزه کردن فرآیند تولید استفاده کرد. انقلاب دوم از نیروی الکتریکی برای تولید انبوه استفاده کرد. انقلاب سوم از الکترونیک و فناوری اطلاعات برای خودکار سازی جریان تولید استفاده کرد. حال، انقلاب صنعتی چهارم بر روی زیربنایی آغاز می شود که انقلاب سوم ایجاد کرد، یعنی انقلاب دیجیتالی که از میانه قرن پیشین شروع شد. مشخصه این انقلاب این است که در اصل ترکیبی از فناوری های مختلف است و مرزهای میان حوزه های فیزیک، دیجیتال و زیست شناختی را از بین می برد.

 

این که چرا تحولات امروز نشان دهنده ورود یک انقلاب تازه و متمایز هستند و نه ادامه دهنده انقلاب سوم، سه دلیل دارد: سرعت، وسعت و تاثیر سیستم ها. سرعت شکافتن مرزهای تازه و پیشرفت ها بسیار زیاد است و تا به حال سابقه نداشته است. در مقایسه با انقلاب های صنعتی پیشین، انقلاب چهارم به جای این که یک مسیر خطی را در پیش گرفته باشد، با یک سرعت تشریحی پیش می رود. علاوه بر این، این فرآیند تقریبا تمام صنایع تمام کشورها را دچار اخلال کرده است. وسعت و عمق این تغییرات نشان دهنده تحولی است که در کل سیستم های تولید، مدیریت و نظارت در حال روی دادن است.

 

در حال حاضر میلیاردها نفر از طریق گوشی های همراه به هم مرتبط هستند و از قدرت پردازش، ظرفیت ذخیره سازی و دسترسی به دانش بی نظیری برخوردار هستند. این مساله باعث به وجود آمدن فرصت های بی پایانی می شود. با ورود پیشرفت های فناوری تازه در حوزه هایی همچون هوش مصنوعی، رباتیک، اینترنت اشیاء، وسائل نقلیه خودکار، چاپ سه بعدی، فناوری نانو، زیست فناوری، دانش مواد، ذخیره سازی نرژی و محاسبات کوانتومی؛ این فرصت ها چند برابر خواهند بود.

 

در حال حاضر هوش مصنوعی در اطراف ما حضور دارد، از ماشین ها و پهبادهای خودران گرفته تا دستیاران مجازی و نرم افزارهایی که به کار ترجمه یا سرمایه گذاری می پردازند. در سال های گذشته در حوزه هوش مصنوعی پیشرفت های تاثیرگذاری صورت گرفته است، این مساله باعث افزایش تصاعدی توان محاسبه و دسترسی گسترده به حجم زیادی از داده ها شده است، از استفاده از نرم افزار برای کشف داروهای تازه گرفته تا الگوریتم هایی که برای شناسایی علائق فرهنگی ما استفاده می شود. در عین حال، فناوری های تولید دیجیتال به صورت روزانه در حال تعامل با جهان زیست شناسی هستند. مهندسان، طراحان و معماران در حال ترکیب طراحی محاسباتی، تولید افزوده، مهندسی مواد و زیست شناسی مصنوعی هستند تا بتوانند راهی برای هم زیستی میان میکروارگانیسم ها، بدن های ما، محصولاتی که مصرف می کنیم و حتی ساختمان هایی که در آن ها سکونت داریم، پیدا کنند.

 

چالش ها و فرصت ها

انقلاب صنعتی چهارم، همچون انقلاب های صنعتی پیشین خود ظرفیت این را دارد که سطح درآمد تمام جهان را افزایش داده و کیفیت زندگی مردم سراسر دنیا را بهبود بخشد. تا به حال، آن هایی که که بیش ترین سود را از این قضیه برده اند، مصرف کنندگانی هستند که توانایی دسترسی به دنیای دیجیتال را دارند؛ فناوری باعث ایجاد محصولات و خدمات تازه ای شده که می توانند بهره وری و لذت زندگی شخصی ما را افزایش دهند. سفارش یک تاکسی، رزرو کردن بلیط یک پرواز، خرید یک محصول، پرداخت یک هزینه، گوش دادن به موسیقی، تماشای یک فیلم یا انجام یک بازی کامپیوتری ... در حال حاضر تمام این ها را می توان از راه دور انجام داد.

 

در آینده، ابتکارات حوزه فناوری همچنین منجر به فرآیند معجزه آمیز جانب عرضه شده است، به این ترتیب امکان دستیابی به سودهای طولانی مدت در زمینه بهره وری و تولید فراهم شده است. هزینه های حمل نقل و ارتباطات کاهش یافته است، لجستیک ها و زنجیره تامین جهانی در آینده موثرتر خواهد شد، و هزینه داد و ستد کاهش می یابد. تمام این ها باعث گشایش بازارهای تازه و رشد اقتصادی خواهند شد.

 

در عین حال، همان طور که اقتصاددان هایی همچون اریک برینیولفسان و اندرو مکافی هم خاطرنشان کرده اند، این انقلاب همچنین ممکن است باعث بروز ناعدالتی بییش تر شود، مخصوصا به خاطر این که این انقلاب ظرفیت زیادی برای از بین بردن بازارهای نیروی کار دارد. همچنان که فرآیند خودکارسازی در کل یک اقتصاد جایگزین نیروی کار می شود، جایگزین شدن گسترده کارگران با ماشین آلات، ممکن است باعث افزایش فاصله ای شود که میان  بازگشت سرمایه و بازگشت سود به نیروی کار وجود دارد. از سوی دیگر، همچنین این احتمال وجود دارد که جایگزین شدن نیروی کار با فناوری، در حجم انبوه، منجر به افزایش شغل های ایمن و سودآور شود.

 

در حال حاضر ما نمی توانیم پیش بینی کنیم کدام یک از این سناریوها ممکن است رخ دهد، اگر به تاریخ رجوع کنیم متوجه می شویم که نتیجه ای که از این کار به دست می آید احتمالا ترکیبی از هر دو باشد. با این حال، من نسبت به یک چیز مطمئنم، و این است که در آینده، استعداد بیش تر از سرمایه نقش داشته و به یکی از عوامل اصلی تولید تبدیل می شود. این باعث افزایش بازار کاری می شود که به شکل فزاینده ای به دو بخش «مهارت کم/پرداخت کم» و «مهارت بالا/پرداخت بالا» تبدیل شده است. البته این مساله در عوض باعث افزایش تنش های اجتماعی می شود.

 

این نابرابری علاوه بر این که یکی از نگرانی اقتصادی کلیدی است که باید مورد توجه قرار گیرد، هم چنین نشان دهنده بزرگ ترین نگرانی اجتماعی است که با انقلاب صنعتی چهارم ارتباط دارد. بزرگ ترین بهره برداران ابتکار و نوآوری تمایل دارند که در قالب تامین کنندگان  سرمایه های فکری و جسمی (مبتکران، سهام دارن و سرمایه گذاران) عمل کنند، این مساله نشان دهنده فاصله فزاینده ای است که از نظر ثروت، میان افرادی که وابسته به سرمایه هستند و افراد نیروی کار وجود دارد. بنابراین، فناوری یکی از مهم ترین عواملی است که باعث رکود یا حتی کاهش درآمدهای بیش تر مردمی شده است که در کشورهایی با درآمد بالا زندگی می کنند: تقاضا برای کارکنانی با مهارت زیاد افزایش یافته، و در عین حال تقاضا برای کارکنانی با تحصیلات و مهارت کم کاهش یافته است. در نتیجه بازار کاری به وجود آمده است که نیاز زیادی به دو طیف از افرادی با مهارت بالا و مهارت پایین دارد، برای گروه میانی در این وسط یک خلاء به وجود آمده است.

 

این مساله به خوبی توضیح می دهد که چرا بسیاری از کارکنان سرخورده شده و نگران درآمدهای واقعی خود هستند، و فرزندان این افراد از ورود به این کارها خودداری می کنند. این مساله همچنین به تشریح این موضوع می پردازد که چرا طبقه متوسط در سراسرجهان به شکل گسترده ای با نارضایتی و بی عدالتی به سر می برد. در اقتصادی که در آن، برنده همه چیز را می برد و طبقه متوسط دسترسی محدودی به آن دارد، نارضایتی های دمکراتیک و کم کاری های زیادی رخ می دهد.

 

گستردگی استفاده از فناوری های دیجیتال و پویایی به اشتراک گذاری اطلاعات در رسانه های اجتماعی از جمله مواردی است که ممکن است باعث بروز نارضایتی شود. بیش تر از 30 درصد جمعیت جهان در حال حاضر از پلت فرم های رسانه های اجتماعی برای برقراری ارتباط، آموزش و به اشتراک گذاری اطلاعات استفاده می کنند. در یک جهان ایده آل، این تعاملات باعث دستیابی به فرصتی برای شناخت فرهنگ های مختلف و برقراری انسجام میان آن ها می شود. با این حال، آن ها هم چنین ممکن است منجر به ایجاد و انتشار توقعات غیرمنطقی شوند. ممکن است در تعریف موفقیت از نظر یک فرد یا گروه تغییر به وجود بیاورند و هم چنین فرصت های تازه ای برای گسترش ایده ها و تفکرات افراطی در اختیار افراد قرار دهند.

 

تاثیر بر روی تجارت

حین صحبت های خود با مدیران عامل جهانی و مدیران تجاری ارشد شرکت های مختلف جهان، یکی از مضمون های همیشگی صحبت های ما این است که شتاب نوآوری ها و سرعت درهم ریختگی ها به حدی است که ما قادر به شناخت و یا مشارکت در آن نیستیم، و این هدایت گرها قطعا حاوی حجم زیادی از غافلگیری های همیشگی، حتی برای افرادی است که کاملا با این حوزه در ارتباط هستند و از آن شناخت دارند. در واقع در تمام صنایع، این گواهی آشکار وجود دارد که فناوری که در حوزه انقلاب صنعتی چهارم قرار می گیرد، تاثیر مهمی بر روی تجارت ها به جای می گذارد.

 

از جنبه تامین موجودی، بسیاری از صنایع به دنبال معرفی فناوری های تازه ای هستند که راه های کاملا تازه ای برای تامین نیازهای فعلی در اختیار آن ها گذاشته و به ویژه می تواند زنجیره های ارزشی صنعتی فعلی را از میان بردارد. این از میان برداشتن هم چنین به چابکی، ابتکار و رقبایی نیاز دارد که به لطف دسترسی به پلتفرم های جهانی دیجیتال برای تحقیق، توسعه، بازاریابی، فروش و توزیع؛ می توانند متصدیان پیشین این حوزه که جایگاه خوبی دارند را از میان بردارند. به لطف پیشرفت های صورت گرفته در کیفیت، سرعت یا قیمت ارزشی که ارائه شده است، این کار سریع تر از همیشه صورت می گیرد.

 

در بخش تقاضا هم تغییرات عمده ای در حال وقوع است. چرا که مشخصه های رو به رشدی همچون شفافیت، میزان درگیرشدن مصرف کننده و الگوهای تازه برای رفتار مصرف کننده (بر بنیان میزان دسترسی به شبکه ها و داده های موبایل ایجاد شده است)، شرکت ها را وادار می کند که در روش طراحی، بازاریابی و تحویل محصولات و خدمات تغییراتی ایجاد کنند.

 

گرایش اصلی شرکت ها، توسعه بسترهای مبتنی بر فناوری است که بتوانند تقاضا و تامین موجودی را با یکدیگر ترکیب کرده و ساختارهای صنعت فعلی را از میان بردارند. یعنی همان کاری که در اقتصاد «به اشتراک گذاری» یا «بسته به تقاضا» صورت گرفت. این بسترهای فناوری، که با کمک گوشی های هوشمند به راحتی می توان از آن ها استفاده کرد؛ موفق می شوند مردم، دارایی ها و داده ها را گردهم جمع کنند و به این ترتیب روش های کاملا تازه ای برای مصرف کالاها و خدمات به وجود بیاورند. علاوه بر این، آن ها می توانند موانع پیش روی کسب و کارها و افراد برای دستیابی به ثروت را پایین بکشند، و محیط های شخصی و حرفه ای کارکنان را تغییر دهند. کسب و کارهای این بستر تازه به سرعت و در حوزه های خدماتی مختلف در حال افزایش هستند، از رخت شوی خانه ها گرفته تا فروشگاه ها، از کارهای روزمره تا پارک کردن ماشین، از پیام رسانی تا مسافرت کردن.

 

به طور کلی، انقلاب صنعتی چهارم چهار تاثیر عمده بر روی تجارت بر جای می گذارد. این تاثیرات بر روی انتظارات مشتری، پیشرفت محصول، ابتکارات تعاونی و قالب های سازمانی خواهد بود. مشتری ها چه به عنوان مصرف کننده یا یک تجارت، به طرز فزاینده ای در حال تبدیل شدن به قطب اصلی اقتصاد هستند. در حال حاضر محور اصلی صحبت ها، بهبود نحوه خدمت رسانی به مشتری ها است. علاوه بر این، محصولات و خدمات مادی در حال حاضر به لطف امکانات دیجیتالی که می تواند ارزش آن ها را افزایش دهد، جایگاه بهتری دارند. فناوری های تازه باعث می شوند ابزارهای ما دوام و مقاومت بیش تری داشته باشند. چرا که داده ها و علم تجزیه و تحلیل نحوه نگهداری از دارایی ها را دچار تغییر کرده اند. یک دنیای متکی بر تجربه های مشتری، خدمات مبتنی بر داده و عملکرد دارایی ها که از طریق تجزیه و تحلیل به دست می آید، به قالب های تازه ای برای همکاری نیاز دارد، مخصوصا با توجه به سرعت وقوع ابتکارات و تخریب ها. در پایان باید گفت ظهور بسترهای جهانی تازه و دیگر مدل های تجاری جدید به این معنی است که استعداد، فرهنگ و قالب های سازمانی از جمله مواردی هستند که باید مورد تجدید نظر قرار بگیرند.

 

به طور کلی، تغییر نه چندان راحت از عصر آمار و ارقام ساده (انقلاب صنعتی سوم) به عصر ابتکارات متنی بر ترکیب فناوری های مختلف (انقلاب صنعتی چهارم) شرکت ها را وادار کرده است که به بررسی دوباره نحوه کسب و کار خود بپردازند. با این حال عامل متعادل کننده همچون روال سابق است: رهبران تجاری و مدیران ارشد باید از محیط در حال تغییر اطراف خود شناخت داشته باشند، تصورات تیم عملیاتی خود را به چالش بکشند و به طور جدی و پیوسته ای به دنبال نوآوری باشند.

 

تاثیر بر روی دولت

از آن جا که جهان های فیزیکی، دیجیتال و زیست شناختی در حال ادغام شدن با یکدیگر هستند، فناوری ها و بسترهای تازه هم به شهروندان این امکان را می دهند که با دولت ها تعامل پیدا کرده، نظرات خود را منتشر کنند، تلاش های هماهنگی را ترتیب دهند و حتی میزان نظارت مقامات دولتی را به چالش بکشند. در این حین، دولت ها از امکانات فناوری های تازه برای افزایش کنترل خود بر روی مردم استفاده می کنند، این کار بر اساس سیستم های نظارتی گسترده و توانایی کنترل زیرساخت های دیجیتال صورت می گیرد.  با این حال، به طور کلی دولت ها برای تغییر رویه فعلی خود و درگیر کردن مردم در کارهای دولتی و سیاست گذاری ها با فشار زیادی مواجه هستند، چرا که با توجه به منابع رقابتی تازه و توزیع قدرت و تمرکز زدایی آن که توسط فناوری های تازه صورت می گیرد، نقش مرکزی آن ها در بخش سیاست گذاری از بین خواهد رفت.

 

در نتیجه، توانایی سیستم های دولتی و مقامات عمومی برای سازش با این تغییرات، بقای حیات آن ها را تعیین می کند. اگر ثابت کنند که می توانند خود را با این دنیای درهم گسیخته در حال تغییر سازگار کنند، ساختارهای خود را در سطحی از شفافیت و بهره وری ارائه دهند که به آن ها امکان ادامه حیات در یک سطح رقابتی را می دهد، آن ها دوام خواهند آورد. اگر نتوانند خود را کامل کنند، با دردسرهای فزاینده ای مواجه خواهند شد.

 

این مساله به ویژه در تنظیم مقررات صدق خواهد کرد. سیستم های فعلی سیاست ها و تصمیم گیری های دولتی طی انقلاب صنعتی دوم به تکامل رسید، یعنی زمانی که تصمیم گیران زمان کافی برای بررسی یک مساله مشخص و اتخاذ واکنش مناسب یا چارچوب قانونی درست را داشتند. کل فرآیند به صورت خطی و مکانیکی طراحی شده بود و از یک روش سفت و سخت بالا به پایین پیروی می کرد.

 

اما چنین روشی در حال حاضر امکان پذیر نیست. با توجه به سرعت بالای تغییرات و تاثیرات گسترده انقلاب صنعتی چهارم، قانون گذاران تا سطح بی سابقه ای مورد چالش قرار گرفته اند و تا حد گسترده ای نشان داده اند که توانایی تعامل با این تغییرات را ندارند.

 

پس آن ها چگونه می توانند منافع مصرف کنندگان و مردم را حفظ کنند؟ آن هم در حالی که همچنان باید به حمایت از نوآوری ها و توسعه فناوری بپردازند. یک پاسخ وجود دارد: با تبدیل شدن به یک دولت چالاک، درست همان طور که بخش خصوصی به شکل گسترده ای موفق شده واکنش های سریعی نسبت به توسعه نرم افزار و فعالیت های تجاری نشان بدهد. این یعنی قانون گذاران باید به شکل پیوسته ای از یک محیط تازه و به شدت در حال تغییر استفاده کنند، و تغییرات گسترده ای در خود به وجود بیاورند. به این ترتیب به خوبی متوجه خواهند شد که آن ها در حال تنظیم چه چیزی هستند. برای انجام چنین کاری، دولت ها و نماینده های قانونی باید همکاری نزدیکی با کسب و کارها و جوامع مدنی داشته باشند.

 

انقلاب صنعتی چهارم هم چنین به شکل عمیقی بر روی ماهیت امنیت ملی و بین المللی تاثیر می گذارد، در اصل هم بر روی احتمال درگیری ها و هم بر روی ماهیت آن ها تاثیر می گذارد. تاریخ جنگ و امنیت بین المللی در اصل تاریخ ابتکارات فناوری است، این دوره هم از این قاعده مستثنی نیست. جنگ های تازه دولت ها در ذات خود به جنگ های ترکیبی تبدیل شده اند، آن ها تکنیک های سنتی مبارزات را با عناصری ترکیب می کنند که بازیگران غیردولتی هم در آن ها نقش دارند. مرزهای بین جنگ و صلح، مبارزه و غیرمبارزه، و حتی خشونت و غیرخشونت (مثل جنگ های سایبری) روز به روز در حال محو شدن است.

 

هم چنان که این روند در حال پیشروی است و فناوری های تازه ای همچون اسلحه های خودکار یا بیولوژیکی راحت تر از قبل مورد استفاده قرار می گیرند، افراد و گروه های کوچک به شکل گسترده ای با دولت ها همراه شده و می توانند دست به آسیب های انبوه بزنند. این آسیب پذیری تازه باعث بروز ترس های تازه می شود. اما در عین حال، پیشرفت های حوزه فناوری این ظرفیت را هم به وجود می آورد که بتوانیم مقیاس یا تاثیر خشونت را کاهش دهیم. این کار برای مثال از طریق توسعه مدل های حفاظتی تازه صورت می گیرد، یا دقت بیش تر در هدف گیری.

 

تاثیر بر روی مردم

در نهایت، انقلاب صنعتی چهارم نه تنها کاری که انجام می دهیم، بلکه هویت ما را هم دچار تغییر می کند. این انقلاب بر روی هویت ما و دیگر مسائل مرتبط با آن تاثیر می گذارد: حریم شخصی، مفاهیمی که از مالکیت در ذهن داریم، الگوهای مصرفی ما، زمانی که صرف کار و اوقات فراغت می کنیم، و نحوه توسعه مسیر شغلی، دستیابی به مهارت ها، آشنایی با مردم و ارتباطات پرورشی. این فرآیند همین الان هم بهداشت و سلامت ما را تغییر داده و مارا به یک فرد واجد شرایط تبدیل کرده است، زودتر از آن چه که فکراش را می کنیم ممکن است حتی توانایی های ما به عنوان انسان را تغییر دهد. این فهرست بی انتها است چرا که تنها محدودیتی که پیش روی ماست، تصورات ماست.

 

من خودم علاقه زیادی به فناوری دارم و همیشه خیلی سریع از آن استفاد می کنم. اما گاهی اوقات از خود می پرسم که آیا ادغام غیرقابل انکار فناوری در زندگی ما می تواند بعضی از توانایی های اصلی ما به عنوان یک انسان را از بین ببرد؟ مواردی مثل شفقت و همکاری. ارتباط ما با گوشی های هوشمند موردی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. ارتباط دائم با این گوشی ها ممکن است ما را از مهم ترین دارایی های زندگی مان محروم کند: یعنی زمانی که می ایستیم، تفکر می کنیم، و یک مکالمه واقعی را شروع می کنیم.

 

یکی از بزرگ ترین چالش های شخصی که فناوری اطلاعات به وجود می آورند، مساله حریم شخصی است. به طور غریزی می دانیم که این مساله چرا این قدر مهم است، با این حال پیگیری و به اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به خود به بخشی اساسی از ارتباطات تازه تبدیل شده است. بحث های مربوط به مسائل اساسی همچون میزان تاثیر بر روی زندگی درونی ما و نبود کنترل بر روی داده ها در سال های پیش رو به شکل گسترده تری مورد توجه قرار خواهند گرفت. به همین ترتیب، انقلاب هایی که در فناوری زیست شناختی و هوش مصنوعی رخ می دهد، یعنی مواردی که با گسترش دادن آستانه های مهمی همچون چرخه زندگی، سلامت، شناخت و توانایی ها در حال تغییر تعریف های ما در مورد انسان بون هستند، ما را وادار می کنند که در تعریف خود از مرزهای روحی و اخلاقی هم تغییراتی ایجاد کنیم.

 

شکل دهی به آینده

نه فناوری و نه این از هم گسیختگی هایی که در پی آن می آیند، آن چنان نیروی خارجی قدرت مندی نیستند که انسان نتواند کنترلی بر روی آن داشته باشد. همه ما مسئول هدایت مسیر این تکامل هستیم، در تصمیم هایی که هر روز به عنوان یک شهروند، مصرف کننده و سرمایه گذار می گیریم وظائفی داریم. ما باید فرصت و قدرتی که در اختیار داریم را به دست آورده و انقلاب صنعتی چهارم را شکل دهیم، و آن را به سمت آینده ای هدایت کنیم که نشان دهنده اهداف و ارزش های مشترک ما باشد.

 

با این حال، برای انجام چنین کاری باید یک نقطه نظر جامع و کلی درباره این مساله به دست بیاوریم که فناوری چگونه بر روی زندگی های ما تاثیر می گذارد و محیط های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی ما را شکل می دهد. اوضاع هیچ گاه تا این حد نوید بخش و البته خطرناک نبوده است. با این حال تصمیم گیران امروزی بیش از حد در دام تفکرات سنتی و خطی گیر افتاده اند، یا درگیر بحران های بی شماری هستند که توجه آن ها را به خود معطوف می کند. به همین دلیل فرصت نمی کنند به شکل استراتژیکی به تفکر درباره نیروهای تخریب گر و شکل دهی نوآوری های مربوط به آینده ما بپردازند.

 

در پایان، مساله اصلی همان مردم و ارزش ها هستند. ما باید آینده ای را ایجاد کنیم که به درد همه ما بخورد، یعنی بتواند مردم را در اولویت قرار دهد و به آن ها قدرت دهد. انقلاب صنعتی چهارم در بدبینانه ترین و غیرانسانی ترین حالت خود ممکن است ما انسان ها را به ربات های بی احساس تبدیل کند و کاری کند که از قلب و روح محروم شویم. ولی ممکن است در نقش مکملی برای بهترین بخش های طبعیت انسان (خلاقیت، همدردی، مباشرت) عمل کرده و انسانیت را بر اساس یک حس مشترک نسبت به سرنوشت، به سطح بالایی از آگاهی جمعی و اخلاقی برساند. این وظیفه ماست که مطمئن شویم گزینه دوم به وقوع خواهد پیوست.

 


اخبار مرتبط با این خبر
ردیفتیترتاریخ
1 انقلاب صنعتی چهارم چه معنی دارد و چگونه باید واکنش نشان داد؟ ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۴ فروردين


نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :