در ورای آنچه فرهنگ و فرهنگی گفته می شود و بیشترین مردم به چنین عنوانی می بالند نکته ای غیر فرهنگی مستتر است و آن بالیدن به خود ثمره اش منیت و دانش سترون و اثرات آن دیگری را بر نتابیدن می باشد.

امروز عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح کلان عنایت وافر به ابعاد انسان ساز فرهنگ است و امید میرود دگرگونی اساسی و خداجویانه در همه ابعاد حاصل شده و دست یافتنی شود.

اقتصاد در همه احوال پیشتاز  کلیه عرصه ها بوده و عدم توجه به آن تمامی آموزه ها و تحصیلات جوامع را به سقوط و نابودی می کشاند.

مدیریت علمی و در سطح کلان کشور مکلف است هر  حرکتی از جمله اقتصاد را از جاده فرهنگ و تمدن کشور مطبوع خود راه بری کرده و اجرایی نماید.

در صنعت چاپ و صلاحیت سیاستگذاران در آن لزوم نگاه فرهنگی و دانشگرا شدیداً احساس می شود. باید توجه کرد اگر  نگاه جامع علمی به این عرصه از کانال فرهنگ نباشد ، صنعت چاپ حقیر می شود و به فوریت تبدیل به جامعه ای بی فرهنگ می گردد. روند سالهای اخیر نشان می دهد ، صرف داشتن مسئولیت ناچیز در جایی از بخش خصوصی ، برای انسان صلاحیت ارائه طریق و گزاردن سیاست را در عرصه کلان صنعت چاپ نمی دهد.

عدم توجه به این امر که در سالهای اخیر اتفاق افتاد ضربه مهلکی بر پیکره صنعت چاپ وارد نمود ، امروز به وضوح می توان دید که مسئولیت صنعت چاپ در حد دفتر امور چاپ خلاصه گردیده است. از ماست که بر ماست.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این امر مقصر نیست ، نگاه مسئولین وزارتخانه نگاه فراگیر و دربرگیرنده است ، وقتی سیاستگذاران صنعت چاپ که ابتدایی ترین امور و سیاست صنعت را نمی دانند و وقتی به جای اساتید و دهها متخصص و صاحب نام و صاحب اندیشه ،به جای  عده ای کم تجربه و ناآگاه  فقط به این خاطر که مسئولیت صنفی دارند می بایست مخاطب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  شوند ، چه انتظاری از وزارت ارشاد داریم که بیاید توسط ناآگاهان مشکلات و آسیب های صنعت را شناسایی و مداوا کند؟.

حقیر اعلام خطر می کنم ، مگذارید صنعت و رسانه فرهنگ ساز چاپ اسیر کم آگاهان و کم تجربه ها شده و مردان صاحب نام و صاحب صلاحیت از گردونه راهبری و سیاستگذاری خارج شوند. جواب آیندگان را نسبت به این بی توجهی و بداندیشی چه خواهید داد؟.