English

شما چقدر سخت کوش هستید؟

آرشیو خبر بازدید: 1694 کد مطلب: 3921  

شما چقدر سخت کوش هستید؟

ipina/piword
هر 45 روز یک بار، شما یک فرصت تازه برای سخت کوشی و ساخت کسب و کار خود دارید!
۱۳۹۶ سه شنبه ۲۷ تير ساعت 16:31

سخت کوشی، زمانی که به برنامه های کسب و کار تازه فکر می کنید. این کلمه ای نیست که به ذهن شما خطور کند، درست است؟ با این حال باید یکی از اولین کلماتی باشد که شما به آن فکر کنید و هر 45 روز یک بار، دوباره آن را مد نظر قرار دهید. چرا 45 روز؟ بر اساس همه مطالعاتی که صورت گرفته، 45 روز یک بازه زمانی است که شما بعد از آن باید کسب و کار خود را توسعه دهید. به طور کلی یعنی هر یک و ماه و نیم یک بار، 8.2 بار در سال، سال به سال!

به نظر می آید کار زیادی است؟ به مزایای اضافه، منفعت ها و کسب و کار تازه ای فکر کنید که با این برنامه، یعنی سخت کوش شدن به دست می آورید.

سخت کوش شوید

تقریبا هر ارباب رجوع موفقی که من با او کار کرده ام، توصیفی از سخت کوشی بوده است. از نظر من سخت کوشی یعنی «پیروی از وجدان در کار  یا وظائف یک شخص.» هیچ کسب و کار، برنامه یا شخص موفقی وجود ندارد که کاملا با این تعریف سازگار باشد یا حتی از آن فراتر رود.

سخت کوش هم چنین در حوزه کسب و کار دارای مترادف های بسیار قدرتمندی است: ماهر،پرتلاش، باریک بین، سخت، کامل، سرسخت، با غیرت، اختصاصی، خستگی ناپذیر و خسته نشدنی.

 

همین الان مطالعه این متن را متوقف کنید!

لطفا، لطفا، با خواهش  و لطف فراوان، اگر شما، شرکت شما یا تیم فروشتان نمی توانید حداقل شش مورد از مترادف های بالا را انتخاب کنید، به این واژه ها متعهد باشید یا اگر تعریف بسیار مهم این واژه ها در مورد شما صدق نمی کنند، لطفا همین الان از مطالعه این متن دست بردارید. من حقیقتا معتقدم که اگر سخت کوشی را محور کار خود قرار ندهید، نه حال و نه در آینده امیدی به موفقیت نخواهید داشت.

از سوی دیگر، اگر مطمئن هستید که حداقل شش مورد از اصطلاحات بالا را صاحب هستید و تعریف آن ها با ماهیت تجاری کار شما نزدیک است، پس شما در مسیر موفقیت قرار دارید (و احتمالا همیشه قرار داشته اید). با پیروی از برنامه سخت کوش شدن من، شما در مسیر سریع، مسیر عبوری و اتوبانی بدون عوارضی قرار دارید که تقریبا به شکل ناشناسی شما را به مطلوب ترین هدفتان می رساند و منفعت هایی در اختیار شما قرار می دهد.

شروع فرآیند سخت کوش شدن

این جمله را در نظر بگیرید: «کسب و کار تازه ای هرگز وجود نخواهد داشت. مساله، آینده کسب و کار شماست.» وقتی این جمله را ملکه ذهنتان کردید، همین کافی است برای این که از طریق فروش، بازاریابی و فناوری های ترکیبی چاپ محور، تعهد خود نسبت به ساخت کسب و کارتان را دوباره تعریف کنید.

هر برنامه تازه ای باید بر یک اساس درست و ارزش محور ساخته شود. این مساله را نه تنها در فروش و بازاریابی، بلکه هم چنین باید در بستر ترکیبی در نظر داشت که شامل بازاریابی، ارتباطات و فروش می شود، و همه این موارد به عنوان یک کسب و کار تازه سود محور مبتنی بر موفقیت هستند.

 

مرحله یک: تغییرات درونی

 

آیا از نیازهای ارباب رجوع و مشتری های بالقوه خود خبر دارید؟

چگونه منافع شرکت خود را در ارتباطات خود با ارباب رجوع و مشتری های شرکت لحاظ می کنید و آن ها را ارتقا می دهید؟

سطح تمایل شما برای انجام کاری بیش از «دستیابی به کسب و کار تازه» چقدر است؟

 

برای ارباب رجوع و مشتری های بالقوه شما چقدر راحت است که تمایلات خودشان را برای کار با شما تعیین کنند؟

مرحله یک – تغییرات بیرونی:

ارباب رجوع شما تا چه حد از شرکت شما شناخت دارند؟

مشتریان بالقوه شما تا چه حد شرکت شما را می شناسند؟

در مورد رقبا و پایگاه مشتری آن ها چه قدر شناخت دارید؟

تا چه حد در مورد فناوری های تازه که برای پرورش یک مشتری موثر یا گفتگو با یک مشتری بالقوه به کار می روند شناخت دارید؟

انتظارات، اهداف برنامه و اهداف شما چه قدر واقعی هستند؟

به منظور به کارگیری مراحل درونی و بیرونی که در بالا فهرست شده اند، شما باید به طور کامل نسبت به نگرش ها، آینده و نیازهای تجارتی که می خواهید پیش ببرید آگاه باشید. این یعنی بهتر است با تحقیق شروع کنید.

-          قدم اول برای کنترل آینده تان، تحقیق کنترل شده است. مدل تجاری شما چیست؟

تحقیقی که به طور درستی انجام شود و به کار رود به شما اجازه می دهد که فعالیت های خود را تعریف کنید، و ه با یک برنامه کاملا شناخته شده جلو بروید. تحقیق به شما اجازه می دهد که به پرسش های درونی و بیرونی که در بالا مطرح شده اند پاسخ دهید و موثرترین روش را برای شناسایی هر یک از نکات فهرست شده پیدا کنید. این فرآیندی است که بسیاری از تامین کنندگان و بازاریاب های چاپ، بسیاری از برندها (چیزی که الان شما هم هستید) اغلب نادیده می گیرند.

چه کسی صاحب فهرست ارباب رجوع شماست؟ به جز فروشندگان

صاحب بودن فهرست ارباب رجوع به اندازه دقت، ارتباط و تناسب با برنامه ها و برنامه تجاری تازه اهمیت ندارد. آیا تیم فروش شما در مسیر اشتباهی به شکار مشغولند؟ شما به عنوان صاحب یا مدیر لازم نیست حتما فهرست ارباب رجوع را همیشه داشته باشید (در حقیقت، شما بر اساس عملکرد کاری تان به لیست دست پیدا می کنید)، بلکه باید بر روی تیم فروش، شکارچیانتان، جمع آوری کنندگانتان تاثیر بگذارید تا هم سو با برند و مسلما آینده شما عمل کنند.

آیا شکارچیان شما به جمع آوری کننده تبدیل شده اند، یا در مسیر اشتباهی مشغول شکار هستند؟

یک کسب و کار تازه به طور پیوسته در جنبش است. بعضی حرکات فصلی هستند، بعضی هم در طول زمان پیش می آیند و بقیه هم در اثر تغییرات فروش و نیازهای محیط به وجود می آیند. در بحث فروش، بازاریابی تغییر می کند، قیف ها تغییر می کنند، نیازها و تمایلات تغییر می کنند. با این حال در بسیاری اوقات، مدل های تجاری و انتظارات تغییر نمی کنند. بر اساس تجربیات من، شما احتمالا باید متوجه شوید که تیم فروش در یک زمین خشک و لم یزرع مرتفعی مشغول شکار هستند که مبتنی بر نگرش ها، تحقیق یا نیازها نیست. بلکه بر اساس سادگی، راحتی زندگی کردن و امنیت ایجاد شده است. قانون 80/20 را در نظر داشته باشید! شما هر 45 روز یک بار می توانید برنامه های شکار خود را تغییر دهید. این کار را بکنید!

آیا تیم فروش شما با تیم بازاریابی و مدیریت ارشد شما ادغام شده است؟

در مقاله ای که ماه گذشته در سایت Piworld منتشر کردم، توصیه کردم که فروش و بازاریابی خود را ترکیب کنید، این ترکیبی است که لبه تلاش شما را تیز می کند، به این ترتیب تلاش های شما همان برندگی و دقت برآوردهایتان را خواهند داشت.

فروش به بازاریابی نیاز دارد، بازاریابی به فروش. هردوی آن ها عناصری اساسی برای تلاش های تجاری تازه شما و ایجاد سقفی بالای سر شما. نیازی به مطرح کردن ماشین، قایق، تعطیلات یا ساحل رفتن یا دیگر مزایای تجاری نیست. زمانی که این دو رفیق را با هم ترکیب نمی کنید، شالوده کار خود را بر روی شن می سازید، سقفی را به کار می برید که دارای حفره های زیادی است و در یک منطقه ممنوعه مشغول شکار می شوید.

سخت کوشی کنید

شروع کنید به خواندن دوباره جملات اولیه این مقاله: «هر 45 روز یک بار، شما فرصتی تازه برای سخت کوش شدن و ساخت کسب و کار خود دارید!» سپس، شروع کنید به فکر کردن، عمل کردن و آماده سازی برای توسعه، و نه یک توسعه کسب و کار تازه یک ماهه یا سه ماهه، بلکه یک تلاش یک ساله که زمانی که برقرار شد، تا جای ممکن متکی به خود است و کاملا بر اساس تولید و گزارش کار ساخته شده است.

 

فروشگاه های چاپ برندها و بازاریاب ها هستند؛ اکنون آن ها باید به این طریق فکر کنند.

بازاریابی مبتنی بر نوار زمان را به راحتی می توان به فصل (بهار، تابستان، پاییز و زمستان) تقسیم کرد. این تقسیم بندی های فصلی ارتباط جزئی مستقیمی با ارزش اسمی برای یک چاپگر دارند، اما چاپگرها می توانند از توسعه یک فروش/ارتقا تابستانه، یک رویداد تمیزسازی کارگاه بهاره، یک رویداد رنگارنگ پاییزه و یک سری همایش درون کارگاهی زمستانه بهره مند شوند. این مساله را در نظر داشته باشید که هر ارتقا هم باید از طریق یک رسانه یا نوار زمان تعریف شده، ارتقا یابد.

اگر این مفهوم را پیگیری کنید شما در میانه راه سخت کوش شدن قرار دارد (سودمندتر فکر می کنید). گام بعدی (نیمه دوم) این است که بدانید چرا، چه چیزی و چگونه و چه زمانی ارباب رجوع فعلی یا مشتری های بالقوه شما به مجموعه خدمات و مهارت های شما نیاز خواهند داشت. این دو نیمه را کنار یکدیگر قرار دهید، در این حالت شما در حال تبدیل شدن، یا دست کم در اول راه سخت کوش شدن هستید.

سخت کوش شوید، این آینده کسب و کار شماست!

 


اخبار مرتبط با این خبر
ردیفتیترتاریخ
1 شما چقدر سخت کوش هستید؟ ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۷ تير


نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :