آنچه از عملکرد دفتر امور چاپ در یکسال اخیر مشاهده میشود، سردرگمی مفرط در شناسایی اولویتها و ناکارآمدی در انسجام صنفی است و برآیند آن صرفاً خرید 120 عنوان کتاب برای 10 اداره کل ارشاد است. اقدامی که در بدبینانهترین حالت توسط یک کارپرداز و یک روز پرسه زدن در حوالی خیابان انقلاب قابل دستیابی بود!
جلال ذکایی
یازدهم شهریور روز صنعت چاپ نامیده شده است، روزی که سالهای گذشته با تلاش مجموعه مدیران ارشاد وصنوف چاپ در تقویمها نقش بسته بود و بنا به ادعای دبیر شورای فرهنگ عمومی وقت، برای سبک کردن تقویم! از صفحۀ روزشمارهای ایرانی خداحافظی کرد و چند سال است که نامی از این روز در گاهشمار ایرانی بچشم نمی خورد و امروز هم برای بازگرداندن این روز به تقویم رسمی کشور هیچ اقدام جدی را نه ازسوی وزارت ارشاد و نه تشکلهای صنفی شاهد نیستیم.
اما برگزاری مراسم روز صنعت چاپ در کشور فرصت مغتنمی است تا عملکرد یکساله دولت و بویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که تنها متولی دولتی این صنعت به شمار میآید، مورد ارزیابی قرار دهیم و آنچه بهعنوان کارنامه یکساله یاد میشود را - بویژه آنکه این ایام با هفته دولت نیز متقارن است – تجزیه و تحلیل کنیم.
آنچه از شواهد و قرائن برمیآید و بیشتر در مصاحبهها و گزارش عملکرد مدیران مشاهده میکنیم و دیروز نیز رسماً در کنفرانس خبری معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد و توسط مدیرکل محترم دفتر چاپ و نشر به آن اشاره شد، تنها عملکرد این اداره کل در طول یکسال گذشته راهاندازی ده کتابخانه تخصصی در ده استان کشور است!
گذشته از آن که ابعاد و حجم کمی و کیفی این کتابخانهها در چه حدی است و اداره کل محترم چاپ و نشر برمبنای کدام نیازسنجی، به ضرورت تشکیل این کتابخانهها پی بردهاند و آیا اولویت اصلی صنعت چاپ کشور راهاندازی کتابخانه تخصصی است، امری قابل تامل است که باید در فرصت مقتضی به آن پرداخت. اما آنچه برای دستاندرکاران صنعت چاپ کشور مهم است، این که بدانند سرنوشت کارگروههای مختلف صنعت چاپ به کجا انجامید؟ راهاندازی بانک اطلاعات صنعت چاپ چه شد؟ تدوین سند جامع توسعه صنعت چاپ، در چه وضعیتی است؟ پیگیری ثبت مجدد روز صنعت چاپ در تقویم به چه سرنوشتی مبتلا شد؟ شهرکهای چاپ چه وضعیتی دارند؟
آنچه از عملکرد دفتر امور چاپ در یکسال اخیر مشاهده میشود، سردرگمی مفرط در شناسایی اولویتها و ناکارآمدی در انسجام صنفی است و برآیند آن صرفاً خرید 120 عنوان کتاب برای 10 اداره کل ارشاد است. اقدامی که در بدبینانهترین حالت توسط یک کارپرداز و یک روز پرسه زدن در حوالی خیابان انقلاب قابل دستیابی بود!
با مرور گزارش عملکرد یکسالۀ اداره کل چاپ و نشر، متاسفانه به این واقعیت پی میبریم که صنعت چاپ دغدغۀ اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست! کتاب، سینما، مطبوعات، موسیقی، تئاتر آنچنان انرژی و توان مدیران وزارت ارشاد را به خود مشغول کرده است که اساساً فکر کردن برای توسعه صنعت چاپ امری محال شده است.
مدیران محترم دولتی باید این واقعیت را بدانند که عمر دولتها در خوشبینانهترین حالت - با فرض عدم مواجهه با شرایط خاصی نظیر استیضاح وزرا – فقط چهار سال است که یکسال آن به سرعت گذشت و تنها سه سال دیگر را در پیش روی دارند.
مبادا سالهای آتی نیز به دفع وقت و اتلاف منابع ورفع تکلیف بگذرد و امیدی که با روی کار آمدن دولت یازدهم در دل دستاندرکاران صنعت چاپ روشن شده به سردی و خاموشی گراید.