جشن صنعت چاپ روز گذشته در شرایطی برگزار شد که هنوز با رسیدن به جشنی در خور شان اهالی صنعت چاپ فاصله زیادی دارد و اشکالات فراوانی به آن وارد است.
بالاخره بعد از تاخیر 11 روزه ، جشن ملی صنعت چاپ برگزار شد، شاید اگر قرار بود جشن اهالی سینما نیز با همین کیفیت و بعد از گذشت 11 روز برگزار شود امروز شاهد شنیدن انتقادهای اهالی این صنف در خبرگزاریها و نشریات مختلف کشور بودیم و شاید تیترهایی مانند:نفس های آخر سینما، روزهای نابودی سینما، عدم توجه مسوولان به سینما و یا شاید اتهاماتی مانند گام های دولت برای نابودی سینما را هم در رسانهها میدیدیم
همه این موارد اتفاق میافتاد چرا که سینما در اولویت قرار دارد در حالی که کسی نمیاندیشد که اگر چاپ نبود همین انتقادهایتان را چگونه چاپ میکردید یا این بنرهای رنگ و وارنگ از سوپراستارها چگونه تهیه میشد.
بله جشن برگزار شد اما امسال حتی شایعه حضور رییس جمهور هم شنیده نشد و رییس جمهور که نیامد هیچ، نمایندگان هم نیامدند و وزیر هم که میزبان این جشن بود دقایقی بیشتر حضور نداشت.
حال سوال اینجاست که چرا حتی به جشن ملی این صنعت هم این قدر بیتفاوت هستند و حمایت از آن را در این ایده کلیشهای تکرار میکنند که چاپ هنر است. اصلا چاپ نه مال شما و نه مال وزارت صنعت معدن و تجارت؛ بگذارید به صورت صنفی ادارهاش میکنیم و شما را به خیر و ما را به سلامت.
کاش گوش چشمی از توجه هایی که به سینما، موسیقی و تئاتر میشود به این صنعت به گل نشسته نیز میشد تا در این روزهای بحرانی روزنه هایی از امید را دل اهالی این صنعت زنده کند.
کاش چاپ نیز محمدرضا گلزار داشت. کاش کمی ظاهربین نبودیم و به جای هزینههای میلیاردی برای سوپراستارهای برج نشین سینمای ایرانی کمی هم به فکر کمک به صنایع دیگر و صنعت چاپ بودیم و در آخر کاش در روزهایی که خبر از بازگشت روز سینما به تقویم است خبری هم از بازگشت روز ملی صنعت چاپ به تقویم میشد.